معنی از داروهای وریدی
حل جدول
وراپامیل
وریدی
نوعی تزریق
گشاد شدن رگهای وریدی
واریس
از داروهای آنتیبیوتیک
پنیسیلین
داروهای بیهوشی قدیمی
کلروفرم
از داروهای ترکیبی
اکسار
از داروهای گیاهی
برگ چغندر
چهارگل
از داروهای معده
رانیتیدین
از داروهای ضدافسردگی
بوپروپیون
لغت نامه دهخدا
وریدی. [وَ] (ص نسبی) منسوب به ورید: این دارو قابل تزریق از طریق وریدی است.
عربی به فارسی
موجود در سیاهرگ یا ورید , داخل وریدی
فارسی به عربی
وریدی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
465